ویترین بازیگران خارجی در آثار ایرانی/رقابت بسیار سخت تلویزیون با دیگر رسانه ها/تلویزیون به تازگی خط

ویترین بازیگران خارجی در اثار ایرانی/رقابت بسیار سخت تلویزیون با دیگر رسانه ها/تلویزیون به تازگی خط قرمزهایش را کمرنگ‌تر کرده است!
آسیب‌شناسی مجموعه‌های اخیر تلویزیون/ بخش پایانی؛

ویترین بازیگران خارجی در اثار ایرانی/رقابت بسیار سخت تلویزیون با دیگر رسانه ها/تلویزیون به تازگی خط قرمزهایش را کمرنگ‌تر کرده است!

با توجه به انتقادات شدید درباره برنامه‌های تلویزیون با برخی از منتقدان و نویسندگان تلویزیون گفت و گوهایی داشتیم که در ادامه بخشی از این گفت و گوها را می‌خوانید.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، تلویزیون به عنوان یکی از ابزارهای اصلی سرگرمی در زندگی مردم همیشه مورد توجه کارشناسان رسانه‌ای بوده و با توجه به اهمیت این رسانه همیشه نگاهی جدی به تلویزیون از سوی هنرمندان و مسئولان وجود داشته. رسانه ملی در کنار پر کردن اوقات فراغت عوام جامعه نقش مهمی در فرهنگ‌سازی جامعه امروز ما دارد. یکی از مهم‌ترین برنامه‌های تلویزیون پخش مجموعه‌های داستانی است که بیش از هر چیز می‌تواند مورد توجه اکثریت جامعه باشد که این روزها نسبت به مجموعه‌های تلویزیونی انتقادات بسیاری وجود دارد. به همین دلیل با نگاهی آسیب‌شناسانه با برخی کارشناسان و منتقدان تلویزیون گفت و گویی داشتیم که در ادامه بخشی از این گفت و گوها را می‌خوانید.

جبار آذین منتقد و نویسنده تلویزیون با انتقاد از مجموعه‌های تلویزیونی در حال پخش و به خصوص سریال «حوالی پاییز» اظهار داشت: «حوالی پاییز» یک سریال متوسط است که در ایجاد ارتباط گسترده با مخاطب ناموفق عمل می‌کند. تلویزیون برای خروج از مدار بسته و محدود کنونی خود باید درهای سیما را به روی هنرمندان حرفه‌ای، موضوعات نو و ایجاد تحول در نگرش‌های مدیریتی باز کرده و دست از گروه مداری و فامیل و رفیق نوازی بردارد و با احترام به نظر و سلیقه مردم به تولید برنامه‌های مناسب و شایسته توجه داشته باشد.  

حسین سلطان محمدی منتقد و نویسنده تلویزیون با اشاره به معضلات تلویزیون اظهار داشت: با توجه به اینکه در «حوالی پاییز» بازیگری لبنانی حضور دارد و تا حدی به او فارسی آموخته‌اند و عربی سعودی حرف می‌زند کنجکاوی مردم را درباره خود به نوعی برانگیخته است. این روش که از یک بازیگر خارجی در یک اثر نمایشی استفاده شود در سینما و شبکه نمایش خانگی نیز به وضوح دیده می‌شود و تبدیل به یک اپیدمی شده است به گونه‌ای که بازیگران خارجی و اسم‌های خارجی تبدیل به ویترین یک اثر شده‌اند و کنجکاوی و صحبت‌های شکل گرفته پیرامون این اثر ارتباطی با هنر و قدرت قصه‌گویی در «حوالی پاییز» ندارد.

شهرام خرازی‌ها دیگر منتقد و نویسنده‌ای است که در اینباره سخن گفت و اظهار داشت: ما در عصر انفجار اطلاعات و تعدد کانال‌های تلویزیونی قرار داریم و مخاطب امروز به راحتی با برنامه‌ها و سریال‌های مختلف در سراسر دنیا در ارتباط است به همین دلیل رقابت در این عرصه بسیار سخت خواهد بود. با توجه به این مسائل می‌توان به این مسأله پی برد که تلویزیون به تازگی خط قرمزهایش را کمرنگ‌تر کرده و دیگر سختگیری‌های گذشته را ندارد اما هنوز هم محدودیت‌های بسیاری در تلویزیون اعمال می‌شود که از حد استاندارد فاصله بسیاری دارد و تلویزیون هنوز هم باید محدودیت‌ها و خط قرمزهایش را کم کند.

 

تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۰۸/۱۹ - ۰۶:۱۶:۰۰

 

https://www.borna.news/بخش-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/772799-%D9%88%DB%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%82%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%D8%A8%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D8%AE%D8%AA-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B2%DA%AF%DB%8C-%D8%AE%D8%B7-%D9%82%D8%B1%D9%85%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B1%D8%A7-%DA%A9%D9%85%D8%B1%D9%86%DA%AF-%D8%AA%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

 

انتخاب بازیگر خارجی در آثار نمایشی به یک اپیدمی تبدیل شده است

انتخاب بازیگر خارجی در آثار نمایشی به یک اپیدمی تبدیل شده است

آسیب‌شناسی مجموعه‌های اخیر تلویزیون/ بخش دوم؛

انتخاب بازیگر خارجی در آثار نمایشی به یک اپیدمی تبدیل شده است

حسین سلطان محمدی با اشاره به سریال‌هایی که در سال جاری از تلویزیون پخش شده‌اند گفت: انتخاب بازیگر خارجی و برانگیختن کنجکاوی مخاطب از این طریق تبدیل به یک اپیدمی شده است.

حسین سلطان محمدی منتقد و نویسنده سینما و تلویزیون در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری برنا، اظهار داشت: آثار تلویزیون به هر صورت نظر مخاطب را جلب می‌کنند چرا که تلویزیون جزوی از زندگی مردم شده و ما وقتی وارد خانه می‌شویم اولین کاری که انجام می‌دهیم رفتن به سراغ تلویزیون است و حتی اگر در خانه‌ای ماهواره وجود داشته باشد نیز اهالی آن خانه هر از گاهی به سراغ تلویزیون می‌روند.

سلطان محمدی خاطرنشان کرد: سریال‌های تلویزیون به دلیل تعریف قصه و داستان می‌توانند برای مردم جذاب باشند. معمولاً بانوانی که خانه‌دار هستند این آثار را دنبال می‌کنند ولی پر مخاطب بودن آثار نمی‌تواند دلیل بر رسیدن به استانداردی مناسب باشد. با نگاهی به نوع کلام و گفتاری که در بازخورد با آن مواجه می‌شویم می‌توانیم به مناسب نبودن آثار پی ببریم. آثار اخیر تلویزیون به گونه‌ای نبوده که بتواند گفتار و زبانی بین مردم برای پیگیری و کنجکاوی ایجاد کند.

این منتقد در ادامه گفت: پس از سریال «دلدادگان» که تا حدی کنجکاوی و پیگیری در بین مخاطبان ایجاد کرده بود هیچ سریال پر مخاطبی در تلویزیون پخش نشد و نوعی آرامش و سکون در آثار تلویزیونی به وجود آمده است. در هفته‌های اخیر سریالی با عنوان «حوالی پاییز» پخش می‌شود که دارای حواشی بسیاری است که نوعی کنجکاوی و پرسشگری در بین مخاطبان تلویزیون به وجود آورده است اما این مسأله و پرسش‌ها به کنجکاوی مردم درباره بازیگر این اثر برمی‌گردد.

وی افزود: با توجه به اینکه در «حوالی پاییز» بازیگری لبنانی حضور دارد و تا حدی به او فارسی آموخته‌اند و عربی سعودی حرف می‌زند کنجکاوی مردم را درباره خود به نوعی برانگیخته است. این روش که از یک بازیگر خارجی در یک اثر نمایشی استفاده شود در سینما و شبکه نمایش خانگی نیز به وضوح دیده می‌شود و تبدیل به یک اپیدمی شده است به گونه‌ای که بازیگران خارجی و اسم‌های خارجی تبدیل به ویترین یک اثر شده‌اند و کنجکاوی و صحبت‌های شکل گرفته پیرامون این اثر ارتباطی با هنر و قدرت قصه‌گویی در «حوالی پاییز» ندارد.

سلطان محمدی در ادامه این بحث اظهار داشت: مردم به طور طبیعی به سراغ اینگونه مسائل می‌روند. سریال «حوالی پاییز» در فضایی اجتماعی، تنگناهای اقتصادی و مشکلاتی دیگر را مطرح می‌کند که گاه به آزارهای فضای مجازی و قصه‌هایی از این دست مربوط می‌شود و مسائلی مثل نازایی، حریم شخصی و رسانه در آن مطرح می‌شود که با وجود پخش چندین قسمت مخاطب به شدت در تنگنای فضایی تلخ و آسیب‌زننده قرار گرفته و هیچ نکته شادی در آن وجود ندارد.

این منتقد در پایان گفت: مباحث و مطالب بسیاری در مجموعه تلویزیونی «حوالی پاییز» مطرح شده که همه آنها به شکل ساده و سطحی به مخاطب ارائه شده‌اند و عناصر روایی به هیچ وجه خوب پیش نرفته‌اند. از طرفی شاید این انتقاد به ما وارد باشد که هنوز چیزی از زمان پخش این سریال نگذشته و نباید در معرض نقد قرار گیرد اما تا حد زیادی فرم و شکل روایی اثر مشخص شده و تا این لحظه نقدهای بسیاری به این مجموعه تلویزیونی وارد است.

 

تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۰۸/۱۶ - ۱۰:۵۳:۴۷

https://www.borna.news/بخش-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/772384-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

 

ذهنیت فیلم مناسبتی متناسب با تقویم باید حذف شود

منتقد سینمای ایران با تأکید بر اینکه نوسان تماشاگر داریم گفت: ذهنیت فیلم مناسبتی متناسب با تقویم برای سینما باید حذف شود.

حسین سلطان‌محمدی در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، در مورد سیاستی که حتماً باید فیلم‌های مناسبتی زمان‌های خاص اکران شوند، اظهار کرد: رویه‌ای در سینمای ایران وجود دارد که فکر می‌کنند بعضی از فیلم‌هایی که موضوعش مناسبتی، روایتی یا واقعیتی در تاریخ ثبت شده، باید در همان تاریخ ثبت کنند. این قضیه در مورد سریال تلویزیونی مثل کلاه پهلوی، معمای شاه، مختارنامه جواب می‌دهد که زمان‌بندی را طوری تنظیم کنیم که مقاطعی از روایت که در حال پخش تصاویر ساخته شده در آن دوره‌های زمانی باشد؛ اما برای فیلم سینمایی جواب نمی‌دهد. چون ما نوسان تماشاگر داریم.

این منتقد سینما گفت: در سال‌های اول ارتحال امام(ره)، تا یک مدت مستندی را در بعضی از سینماها نمایش می‌دادند. شمقدری فیلم مستندی از واقعه رحلت امام خمینی (ره) ساخته بود که در بعضی از سالن‌ها می‌گذاشتند و هیچکسی هم آمار نمی‌داد که آن رویه مثبت بوده یا فقط برای ثبت عنوانی در تاریخ بوده است. فیلم‌های اینگونه که تاریخ دارند، وقتی که در مناسبت خود در آن تاریخ می‌خواهیم به نمایش بگذاریم، برای چه مخاطبی است. تماشاگر سینماروی مرسوم ما به فیلم بر اساس مناسبت تقویمی نگاه و گزینش نمی‌کند. موضوع فیلم بر اساس بحث‌های شفاهی است که بین تماشاگر ترویج پیدا و حرکت می‌کند.

سلطان محمدی ادامه داد: بر اساس تبلیغاتی که امروزه در فضای مجازی توزیع می‌شود، کلامی که منعقد و درباره‌ آن بحث و هیجان افکنی می‌شود، روزنامه‌های چاپی و غیرچاپی روی موضوع آن مانور می‌دهند. اما اینکه تصور می‌کنیم که ایام اربعین است و فیلمی پرزحمتی مثل گام‌های شیدایی را به نمایش می‌گذاریم، زمانی می‌توان گفت که در تجربه تماشاگر و ابزارهای امروزی موفق بوده که ببینیم فیلمی که به مناسبت شهادت غواصان شهید اکران شد، چقدر فروش و تماشاگر داشت. آن ارزیابی را اگر داشته باشیم که لزومی هم ندارد آمار را بشماریم.

سلطان محمدی ادامه داد: پس عبور دادن فیلم‌هایی مثل گام‌های شیدایی در مناسبت‌های تاریخی فقط مثل این است که ما فیلمی را به اکران رسانده‌ایم که بعد آن بتوانیم احتمالاً فیلم را وارد مجاری شبکه خانوادگی، پخش از شبکه‌های تلویزیونی، توزیع آن در خیلی از مکان‌ها و سیستم‌ نمایش آنلاین فیلم که احیاناً در سیستم‌های هواپیمایی، قطار، ترمینال اتوبوس و حتی شبکه‌های ماهواره و نظایر اینها است رد کنیم و به مراحل بعدی پخش برسانیم و بگوییم فیلم به اکران رسیده است وگرنه عددی که در آمد که در بعضی از سانس‌ها، گام‌های شیدایی حتی یک بلیت هم نفروخته، خب نگران کننده است.

وی گفت: سرمایه‌ای صرف و اثری ساخته شده، کارگردان و بازیگران آشنایی یک داستانی را به تصویر کشانده‌اند که می‌توانست با تبلیغ درست و با اجبار نکردن به اکران در این زمان، حداقل به فروش مرسوم حتی پایین برسد. اینکه اصلاً فروش نیست. فیلم عملاً  فقط از این مقطع اکران عمومی عبور داده شده است.

سلطان محمدی بیان کرد: گاهی آدمی فکر می‌کند مثل دوره‌هایی از سینمای بعد از انقلاب است که فیلم حتماً باید در جشنواره فجر به نمایش در می‌آمد تا مجوز اکران بگیرد. برای همین همه فشار می‌آوردند، رقابت می‌کردند، می‌جنگیدند که یا در بخش جنبی یا در بخش خارج از مسابقه یا در بخش مسابقه، فیلم آنها باشد چون بعد آن باید پروانه نمایش و اکران بگیرند و چون در حال حاضر آن موضوع مرتفع شد خیلی از فیلم‌ها از مرحله تولید در آمده و آماده اکران می‌شوند و خارج از اصرار جشنواره‌ای بودن  بالا می آید و در جدول نمایش و فیلم اکران می‌شود.

وی ادامه داد: آمار فروش بدون استثنا اثبات می‌کند که این اندیشه باید اصلاح شود که فیلمی با موضوع اربعین اکران شود. 

سلطان محمدی گفت: این رفتار مناسبتی فقط برای تلویزیون است نه برای اکران سینما. با فیلم باید به طور طبیعی برخورد شود. گروه‌های سینمایی بر این باورند که مثلاً گام‌های شیدایی که فروش بالا ندارد، با اکران در سالن‌های کمتر اما طویل‌تر، این نوع فیلم‌ها را عبور دهیم و اکران کنیم اما الان فیلم آسیب دیده و هم مفهوم اربعین را ناخواسته با معنای دوم بر روی آن سوار کرده‌ایم که از جانب تماشاگر سینمای ایران پذیرش نمی‌شود. سینمای ایران تلویزیون نیست.

وی افزود: در تلویزیون حتی کانال‌های استانی، از ۳۰ مرکز استان به جز تهران، ۲۵ مرکز استان همه یک سری فیلم درباره اربعین پخش می‌کنند که همه با اسم اربعین و در محرم است. باید در رفتاری با فیلم، تماشاگر به‌طور طبیعی انتخاب کند. مثلا به دلیل الزامات اداری از چندین روز سینماها تعطیل می‌شوند.بهترین زمان اینکه حتی به بهانه اربعین، چندتا فیلم کمدی تعطیل اما بقیه فیلم‌ها باشد. مشکل فیلم عرق سرد چیست، شادی دارد؟ فیلم مغزهای کوچک زنگ زده مشکل دارد؟ گام‌های شیدایی چرا نباید در این ایام اکران شود؟ فیلم‌های کمدی را ۴۸ ساعت آتش‌بس می‌دادید، باقی سالن‌ها باز می‌شدند،  ماهورا که فیلم شهیده جنگ است، این چرا نباید در این ایام اکران بشود؟ 

سلطان محمدی عنوان کرد: پیشنهاد است اگر فیلمی را می‌خواهید نمایش ندهید، ۲۴ ساعت سینما را تعطیل نکنید، سینماهایی که کمدی دارد را موقتاً متوقف کنید، به صاحبان فیلم‌های دیگر بگوییم که یک کپی هم به همان سینماهایی بدهند که فعلا کمدی پخش نمی‌کنند. چه اشکالی دارد؟ سالن باز است و تماشاگر هم بالاخره یک تعدادی می‌روند. این ذهنیت باید اصلاح بشود. ذهنیت فیلم مناسبتی متناسب با تقویم برای سینما باید حذف بشود. تلویزیون اشکالی ندارد، می‌تواند تنظیم کند اما سینما نمی‌تواند تنظیم کند. بگذارید تماشاگر راحت با فیلم برخورد کند اجبارش نکنید. اگر هم قید و بند ناگفته‌ای وجود دارد که حتماً باید اکران شود که بعد به شبکه نمایش خانگی بیاید، این قید و بندها را هم اصلاح کنیم.

 

تاریخ انتشار : شنبه , ۱۲ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۰۵:۵۰

http://ana.ir/fa/news/63/322028/%D8%B0%D9%87%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%AA%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D9%82%D9%88%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B0%D9%81-%D8%B4%D9%88%D8%AF

 

در آثار نمایشی، برای رسیدن به «یسر»، چقدر «عسر» لازم است؟!

حسین سلطان محمدی - مدت هاست در محافل فرهنگی و هنری و محافل رسانه ای، این بحث مطرح است که چرا آثار کمدی سینماها و مجموعه های کمدی تلویزیونی، اینقدر مورد اقبال هستند، و هر بار با بررسی میزان استقبال مخاطب از نمونه های عالی این آثار و حتی بعضا با همراه کردن شرایط اقتصادی جامعه، به ضرورت تولید و توزیع چنین آثاری صحه گذاشته می شود. اما این واقعیت، رخ داده – جدا از اینکه واقعا این مقدار اثر کمیک در سینما و نمایش خانگی و تلویزیون لازم است یا نه – و باید گاهی به آن نگاه قابل تأملی داشت. یعنی برای تولید آثار اجتماعی و جدی، به ذهنیت و نیاز مخاطب هم نیم نگاهی داشت. منظورم این است که اگر اثر جدی تولید می شود، داستانش صد در صد غم انگیز و در اوج تنگنا نباشد، حتی اگر به دلایلی جانبی، مانند وجود ویژگی تقریبا اجباری یا غیرانتخابی تلویزیون، مخاطب آن را نگاه کند.

بتازگی شبکه سه، به همت واحد بسیج سازمان صدا و سیما، مجموعه «در حوالی پاییز» را به پخش رسانده و اکنون که این متن نوشته می شود، سه قسمت آن پخش شده است. داستان خانواده ای با دو پسر و یک دختر و یک مادر و یک عروس، که در دنیای امروز، از درون حوادثی در حال عبور هستند. اما در همین سه قسمت، حجم تنگناها و گرفتاری های مورد استفاده در داستان، بسیار بالا بوده است. از کار افتادن کارگاه تولید پوشاک خانوادگی به دلیل شرایط اقتصادی فعلی اجتماع ما، بچه دار نشدن پسر بزرگ خانواده و عروس خانواده و فشار پدر عروس خانواده برای رفع این موضوع، شکست عشقی خوردن پسر دوم خانواده، گرفتار شدن دختر خانواده در چنگال جوان سودجویی که با تهدید به انتشار عکس های خصوصی دختر خانواده اخاذی می کند، اقساط بانکی در حال سررسید شدن، هزینه ثبت نام ترم دانشگاه دختر خانواده، گرفتاری عروس خانواده در شکایت فردی که معتقد است این خانم از عکسی در گزارش رسانه ای استفاده کرده که موجب ناراحتی خانوادگی شاکی شده، جمع کردن کارگاه تولید پوشاک و انتقال آن به داخل منزل (بی خیال مجوزی و قاعده ای که منع استفاده از فضای مسکونی برای کار تجاری را در بر دارد)، همزمان نیز سقف خانه بر اثر آسیب لوله ها نیازمند تعمیر شده، کارگران بیکار شده کارگاه تولید پوشاک که هنوز چشم به اقدام اینها دارند و یکی از همین کارگران هم ناله می زد که در طلاق گرفتن شتاب کرده است، چک های طلبکاران و چک های بدهکاران کارگاه و ... و به اینها بیفزایید یکی از کم نظیر ترین و کم سابقه ترین کاراکترهایی که در واقعیت هم وجودش برای ما ایرانیان سخت است و آن، خانمی از عربستان سعودی در تهران و همراه با این خانواده. کم سابقه است چون گفته شد ایشان پیشتر به مدت چهار سال و نیم در ایران و در رشته ارتباطات درس خوانده است! واقعا از عربستان برای درس خواندن و آن هم در ارتباطات، به ایران می آیند؟! سپس بازگشت این کاراکتر بعد سالها به ایران برای گرفتن تابعیت ایرانی، آن هم در حالی که هم در عربستان استخبارات به دنبال اوست و هم در ایران، اطلاعات. همان ابتدا هم به سراغ یک عرب در تهران رفته و مطالبه پولش را می کند در حالی که از خانواده اش در عربستان می گویند به آن عرب اعتماد نکن. بعد می گویند او در ایران ازدواج کرده و همسر ایرانی دارد، در حالی که همین خانواده داستان و عروسش که چهار سال و نیم با این دختر حشر و نشر داشته اند، بی خبر از این ازدواج بودند. حتی اطلاعات ما نمی داند او متاهل شده و به پسر دوم خانواده می گوید می دانیم قصد ازدواج با او را داری، اطلاعاتی که برای نشان دادن جامعیت اشرافش بر افراد و جریان ها، به همین پسر خانواده می گوید بدهکاری که دنبالش می گردی در شیراز است! پرسش ها از اینکه چقدر این روایت عربستانی برای ما می تواند واقعیت داشته باشد، به کنار؛ برای اصل خانواده و مجموعه نشانه هایی در برای معرفی کاراکترها و مسیر فرضی داستان دیده شده، چرا اینهمه سختی و تنگنا، چرا نبود لحظه ای شادی؟ البته شادی دارد و آنهم در جایی است که پسر بزرگ خانواده به همسرش می گوید «بخند، بخند، ...»، یعنی خنده هم اجباری است و چهره ها از بانوی بزرگوار، تیموریان گرفته تا بقیه کاراکترها، همه غمگنانه. به اینها بیفزایید بازی ارشا اقدسی بدلکار، که احتمالا در بیکاری به بازیگری روی آورده و کارگردان آشنای دیگر، مرتضی علی عباس میرزایی که در نقش یک مسئول اطلاعاتی حضور دارد. این را هم یادآوری کنم که تیتراژ انتهای مجموعه با خطی نه چندان خوانا و بدون رعایت علائم سجاوندی، می آید و مثلا نام بازیگری که «کربلایی ... اباعشعی»، بخش آخر نامش را متوجه نشدم که دقیقا همین است که نوشتم و همین طور نام «رقیه هایپور» درست آمده یا نه.

خب، برادران عزیز بسیج سازمان صدا و سیما، درست است که برای روایت داستانی، باید از مسیر 36 وضعیت نمایشی یا دسته بندی های مشابه این باید عبور کرد؛ اما در سوره حمد که گفته می شود فهرست قرآن یا چکیده قرآن است، ابتدا رحمانیت خداوند مطرح شده و بعد به غضب او تاکید می شود. این را هم می دانیم که «ان مع العسر یسرا»، اما خداوکیلی، برای رسیدن به «یسر» در انتهای مجموعه، لزومی داشته در آغاز این مجموعه که نام شما به عنوان تهیه کننده بر آن ثبت است، اینهمه «عسر» و آن هم در جامعه امروز، به تماشاگر نشان دهید؟

 تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۸/۱۲ - ۱۸:۱۱

http://cinemacinema.ir/naghd/%d8%af%d8%b1-%d8%a2%d8%ab%d8%a7%d8%b1-%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4%db%8c%d8%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%b1%d8%b3%db%8c%d8%af%d9%86-%d8%a8%d9%87-%db%8c%d8%b3%d8%b1%d8%8c-%da%86%d9%82/

 

اتفاق «دلدادگان» قابل مدیریت بود/ «نجوا» سریال ضعیفی است

اتفاق «دلدادگان» قابل مدیریت بود/ «نجوا» سریال ضعیفی است

اتفاق «دلدادگان» قابل مدیریت بود/ «نجوا» سریال ضعیفی است

 

یک منتقد تلویزیون با اشاره به مشکل پیش آمده برای قسمت آخر سریال «دلدادگان» گفت که این مشکل قابل رفع بود ولی عوامل تلاشی برای مدیریت مشکلِ پیش آمده نکردند.

حسین سلطان‌محمدی منتقد سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار مهر درباره سریال «دلدادگان» ساخته منوچهر هادی که دیشب ۴ آبان ماه پخش آن در شبکه سه سیما به پایان رسید، گفت: من نتوانستم قصه این سریال را دنبال کنم اما از دیروز که حاشیه های نبود یک بازیگر در پایان بندی سریال را می بینم متعجب شده ام.

وی ادامه داد: مردم مدتی سریالی را با همه فراز و فرودهایش دنبال کرده اند و بعد در قسمت آخر، عاقبت بازیگر اصلی سریال را نمی بینند چون آن بازیگر به دلایل مالی یا هر مساله دیگری که با گروه سازنده داشته، نتوانسته است در پایان بندی حضور یابد. مساله این است که آیا کارگردان یا فیلمنامه نویس نمی توانستند پایان بندی دیگری برای این مجموعه بیندیشند که مخاطب دچار سردرگمی نشود و یا نمی شد از فردی مشابه یا گریم مشابه استفاده شود و یا حتی با نمای دوربین از بالا و یا پشت بازیگر صحنه ای را نشان دهند و به گونه ای قصه را رقم بزنند که برای مخاطب سوال ایجاد نشود تا اینکه مطرح شود که او سریال را رها کرده است؟

این منتقد سینما و تلویزیون اظهار کرد: ما قوانین کارفرما و کارگر داریم و اگر بازیگر در پایان بندی کار حضور نیابد این مساله مربوط به مباحث اداری و مالی می شود که پشت صحنه ماجراست و نباید روی صحنه دیده شود و این نشان می دهد که تیم سازنده نتوانسته است پایان فیلمنامه و هدفی را که در نظر داشته است به مخاطب برساند.  

ضعف تیم سازنده بود که نتوانستند کار جمع کنند

وی با اشاره به اینکه بازیگر نیز رفتار غیرحرفه ای داشته است، اضافه کرد: این پایان بندی که نمایش داده شد ضعف تیم سازنده بود که نتوانستند کار جمع کنند و بعد از اینکه مخاطب سردرگرم می شود تقصیر را صرفا بر گردن بازیگر می اندازند. این کوتاهی است که ما در اینجا مسئولیت فیلمبردار، کارگردان و فیلمنامه نویس را سهیم ندانیم چراکه می توانستند پایان بهتری را برای مخاطب رقم بزنند.

سلطان محمدی اظهار کرد: تماشاگر به تماشای یک سریال عادت کرده است و منتظر است بداند انتهای روایت چیست اما با یک پایان بندی سردرگم مواجه می شود. به هر حال این سریال توانسته است مخاطب را به خود جذب کند و مشخص است که مخاطب آن را دوست داشته که دنبال کرده است و باید برای پایان بندی هم نتیجه درستی را رقم می زدند و بر مشکل پیش آمده فائق می آمدند.

این منتقد با اشاره به قصه سریال «دلدادگان» اظهار کرد: امروزه درصد بالایی از مردم جامعه ماهواره دارند اما همین که قصه «دلدادگان» را دنبال کرده اند یعنی سریال در جذب آنها موفق بوده است. البته مخاطب تلویزیون قانع است و با توجه به سریال هایی که در دیگر شبکه ها وجود دارد این اثر را با همه فراز و فرودها در پخش و ضعف های آن دنبال کرده است.

وی با اشاره به علاقه بیننده ایرانی به سریالی با فرهنگ خودش گفت: هر تحلیل سختگیرانه ای هم که نسبت به تلویزیون وجود داشته باشد باید بپذیریم که تصاویر و کاراکترهای تلویزیونی نسبت به دیگر حوزه ها و حتی شبکه نمایش خانگی همخوانی بیشتری با اصول ما دارد. سریال های تلویزیونی با ذهنیتی عمومی تولید می شوند و المان هایی در آنها رعایت می شود که اصول ابتدایی فرهنگ و کل کشور را پوشش دهد.

این منتقد و کارشناس حوزه رسانه درباره دیگر سریال های تلویزیونی در این شب ها اظهار کرد: من مشتاقانه به انتظار پخش سریال «نجوا» به کارگردانی ابراهیم شیبانی نشستم چون بازیگرانی حرفه ای در این کار بازی می کنند اما همان قسمت اول را که دیدم دلزده شدم. سریال باید بتواند معرفی خوبی نسبت به شخصیت ها داشته باشد و داستان را در موقعیت مناسبی جلو ببرد درحالیکه در این سریال داستان اینگونه پیش نمی رود.

«نجوا» نتوانسته است جریان سازی کند

سلطان محمدی با اشاره به قصه این سریال اظهار کرد: من شک دارم که این سریال به خوبی بتواند قصه اش را روایت کند و تعجب می کنم که شبکه یک که اصلی ترین شبکه است چرا باید چنین اثری را نمایش دهد. «نجوا» در مدتی که روی آنتن رفته است حتی واکنش و نقدی هم در بر نداشته و نتوانسته است جریان سازی کند و معلوم می شود برای مخاطب عام هم جذاب نبوده است.

وی در پایان با اشاره به اینکه این شب ها سریال کره ای «افسانه اوک نیو» را از شبکه سه دنبال می کند، گفت: این مجموعه، اثری قصه محور است که به صورت چندوجهی داستان هایش را جلو می برد و کاراکترهایی دارد که برای مخاطب جذاب است.

سریال «دلدادگان» با قصه چند خانواده در سه فاز حال، گذشته و حال روی آنتن شبکه سه سیما رفت که پانته آ بهرام بازیگر نقش افسانه یکی از شخصیت های اصلی این سریال بود. این بازیگر در قسمت پایانی سریال که باید عاقبت کارهایش نمایش داده می شد حضور نداشت. این پایان بندی با سوال مخاطبان مواجه و باعث شد پانته آ بهرام ماجرا را به بدقولی صداوسیما ارتباط دهد و بعد از آن کارگردان و برخی دیگر از بازیگران اعلام کردند که او برای بازی در قسمت آخر حضور نیافته و ممیزی در کار نبوده است. آنها همچنان گفتند و نوشتند که کاش پانته آ بهرام در قسمت آخر حضور پیدا می کرد تا داستان به شکل بهتری خاتمه می یافت. گرچه پانته آ بهرام اشاره ای به مضمون بدقولی صدا و سیما نکرده است ولی گفته می شود این مشکل به تسویه نشدن دستمزدها برمی گردد.

تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۷ - ۱۳:۳۵

https://www.mehrnews.com/news/4442677/%D8%A7%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%82-%D8%AF%D9%84%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%86%D8%AC%D9%88%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

 

    اول یک سوزن به خودمان بزنیم و بعد…!

سینماسینما، حسین سلطان محمدی:

 

هرچه مسئولیت مهم تر و حوزه مدیریتی واجد گستره بزرگتری باشد، طبیعی است قدرت مدیریت و سیاستگذاری، باید کلان تر باشد و به دور از اولویت دهی به جزئیات. در رسانه، این موضوع با توجه به مخاطبان و البته صاحب رسانه، تعریف می گیرد. و در ایران، چون رسانه برتر کشور از نظر قدرت، بودجه، گستره و شاخه های فعالیتی و ابزاری، «رسانه ملی» است، حساسیت کار بیشتر است. بگذارید با نقل خاطره ای به موضوع بپردازیم.

در ماه های آخر جنگ که قطعنامه را پذیرفته ولی ناگهان با هجوم دشمن در سراسر خطوط دفاعی مواجه شده بودیم و نوعی آشفتگی بر جبهه ها حاکم شده بود، برای رساندن افراد جدید به خطوط رزم، نیازمند قدرت تبلیغی بالا بودیم و این مهم، به دست نیامد مگر با مارش جنگی نواختن از رادیو و تلویزیون و فراخواندن مردم و ما که در منطقه بودیم، با شگفتی بسیار شاهد حضور افراد بسیاری شدیم که بعضا برای نخستین بار به منطقه آمده بودند و به قدری این تهییج جامعه مؤثر واقع شده بود که پادگان دوکوهه، جا برای استراحت افراد نداشت و تغذیه و تجهیز این افراد که حتی با تاکسی و مینی بوس از تهران و سایر شهرها به جبهه هجوم آورده بودند، سخت بود. در آن زمان، تهییج و برانگیختگی و حس وطن و میهن دوستی، اولویت نخست بود. همان نکته ای که بعضی مسئولان سینمایی وقت معتقد بودند و ساخت فیلم هایی چون «افق» را که برانگیزنده و تهییج کننده بود، در آن دوران اولویت می دادند. اما بعد از جنگ که فضا آرام تر شده بود و می شد با فیلم هایی دیگر حتی به نقد ابعادی از آن وقایع نشست، چون این حساسیت فروکش کرده بود، فیلم های بعضا انتقادی هم تولید شد. نقل این خاطره برای این بود تا بگویم، بر این مبنای بنیانی، در روزهای اخیر که عزیزان کشتی گیر، در مسابقات جهانی، خیلی موفق نبودند و حتی تیترهای سیاسی بعضی رسانه ها مبنی بر رویایی ایران و امریکا در تشک کشتی – منبعث از بحث تحریم های امریکا علیه ایران – را با شکست برابر ورزشکاران امریکایی به پایان رساندند، پخش مسابقات کشتی جهانی اولویت داشت یا پخش برنامه «نود» در شب بازی مهم پرسپولیس برابر السد قطر که نیاز به تهییج همه مشتاقان فوتبال داشت؟ دوشنبه شب ۳۰ مهرماه، در حالی که شبکه ورزش هم کشتی مسابقات جهانی را پخش می کرد، شبکه سه با به هم زدن کنداکتور پخش، هر کشتی ای در مسابقات جهانی انجام شد به نمایش گذاشت. مشخص بود که این کار برای ترمیم تصمیم مدیریتی ای بود که به دور از جامعیت سنجش مکان و زمان رخ داده بود. اما اولویت، تهییج ذهنی و روانی مردم در این شب، بازی پرسپولیس بود و استفاده از توان برنامه «نود» و نه نمایش شکست ها و بردهای کشتی گیران جهانی که نوعی افسوس هم در مردم ایجاد کرده بود از جهت عدم توفیق ورزشکاران خودی. برای همین بی خیال تماشاگران سریال های «اوک نیو» و «دلدادگان»، مرتب کشتی پخش شد و مرتب هم زیرنویس کردند که «دلدادگان» ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه پخش می شود، بدون اعلام اینکه سریال خارجی پخش نمی شود، تا برسیم کم کم به برنامه مخاطب خاص رسالت بوذری از کربلا و بدین ترتیب، تایم مفقودشده برنامه «نود» پر شود.

مدیریت شبکه سه و کلا مدیران ارشد سازمان صداوسیما و رسانه ملی، می دانند که تا چه اندازه در زمانه فعلی، در فشارند تا پاسخ رسانه های غیرمجاز را با برنامه های خود بدهند و طوری عمل کنند که تماشاگر، محور بودن رسانه داخلی را بپذیرد. این محوریت و پیشگامی و جریان سازی سیما نیز در این چند سال با بعضی برنامه ها رخ داده، از جمله برنامه «نود» و حتی برنامه پرنوسان «هفت»؛ که برای رسیدن به زمان پخش هرکدام، همه جامعه و رسانه ها منتظر بودند و بعد از پخش آن نیز تا ساعات و روزهای بعد، رسانه ها و افراد در حال بازپخش آیتم هایی از این برنامه ها و بحث درباره مسائلی بودند که از این نوع برنامه ها منعکس شده بود. اما «هفت» را با شتابزدگی افرادی در پخش یا مدیریت وقت شبکه، نسبت به بعضی آیتم ها، از حیز انتفاع خارج کردیم و اکنون در یک برهه زمانی خاص و برای نشان دادن تدبیر مدیریتی، به «نود» رسیدیم تا حسرت بخوریم و انگشت حیرت به دندان بگزیم که چگونه می توان پیشگامی تلویزیون ملی را با شتابزدگی در مدیریت، خدشه دار کرد و از بین برد.

تلویزیون که در سال های اخیر و برای ترمیم سابقه خود نزد مخاطبان عام و خاص، کوشید همه آنانی را که از خود دور کرده بود برگرداند و ما شاهد حضور مجدد مهران مدیری، رضا رشیدپور و … بودیم و اکنون هم با برنامه ای که به پیام فضلی نژاد در شبکه چهار داده اند یا با برنامه ای که در قالب مناظره و گفت و گو، افرادی چون عباس عبدی و جلایی پور را به تلویزیون کشانده و سخنان آنان را بدون حذف و تقطیع، پخش کردند و مدیر شبکه چهار هم با اعلام تجربه دانش آکادمیک خود در عرصه ارتباطات، این کار را ضروری دانست، کوشیده تا خود را نقطه وحدت و تجمیع همه اندیشه های حاضر در کشور معرفی کند، چگونه در این زمان خاص، با تصمیم مدیران جدید و جوان خود تشخیص می دهد که برای منظم کردن مجری پرسابقه اش، فوتبال اروپا و کشتی جهانی را اولویت دهد و متمرکز نگه داشتن بیننده در حول و حوش فوتبال ملی و باشگاهی خود را به کنار زند؟

برادر من، متمرکز نگه داشتن مردم حول رسانه انحصاری و ملی و البته موضوعات میهنی، اولویت اصلی جامعه است. ولی اگر هم بنا بر نظم است، ابتدا کنداکتور عادی را به اجرا بگذار و نظم عادی برای تماشاگر را به هم نزن و سپس به اعمال دیدگاه مدیریتی بپرداز. یعنی ابتدا یک سوزن و … .

تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۸/۰۱ - ۱۲:۰۱

 

http://cinemacinema.ir/naghd/%d8%a7%d9%88%d9%84-%db%8c%da%a9-%d8%b3%d9%88%d8%b2%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d8%ae%d9%88%d8%af%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d8%b2%d9%86%db%8c%d9%85-%d9%88-%d8%a8%d8%b9%d8%af/